نوشته های من غمگین اند . تجربه های فراموش نشدنی ...
نوشته های من
نوشته های من غمگین اند . نوشته هایی از رنج مردمی فقیر در
غربت صبح ، در غروب آفتاب ، در تنهایی شب . نوشته هایی
خونین که قبلا تجربه شده اند . تجربه هایی تلخ ، تجربه هایی
فراموش نشدنی . درد من خالی از سختی نیست . با قلبی
شکسته ، قلبی محزون ، چشم هایی گریان ، لبی خشکیده ،
هوایی گرم و سوزان ، ساحلی داغ ، اما دریایی سرد .
درختانی تشنه گویی در تکاپوی باران اند .اما دل
شکسته ی من چیزدیگری میخواهد . چیز ی که هیچ
کس آن را تجربه نکرده است . کسی مرا درک
نمی کند . حتی صدایم را نمی شنود . حرف های مرا
نمی شنود . مانند تیک تاک های ساعتی کهنه و
قدیمی . این به خاطر آن است که من تنها هستم
و کسی را ندارم . تنهایی برای همه تلخ است .
اما سرنوشت این گونه رقم زده است . پس درست
است درد من تنهایی است .