دلم مادر می خواهد

 این هم  یکی دیگر از انشاهایم است 

 امیدوارم مورد رضایت شما 

قرار بگیرد .

دلم مادر می خواهد ...

هر روز دلتنگی می کنم ...

هر روز مر وارید های سفیدی 

برگونه هایم جاری می شود ...

هر روز همه جا را  سیاه می بینم...

هر روز چشمانم جایی

به غیر از او را نمی بیند ...

هر روز کنار دریای وسیع و آبی

می نشینم . صدای موج های

دریا گویی مرا دلداری میدهد. 

دلم هزار تکه شده است . 

تکه هایی به اندازه ی 

شیشه های شکسته . 

پر از غم و اندوه در 

دل من جاری است . 

در دلم شادی نیست . 

انتظارم به سر می رسد . 

در تکاپوی یک شاخه ی گل 

رز برای مادرم هستم . 

برایش ببرم . سنگ قبرش 

را با گلاب بشویم . اما اسکناسی 

ندارم . در دل ساحل دریا نشسته ام. 

گویی کسی مرا صدا می زند . 

زهرا ... زهرا ... دختر چون 

فرشته ام . بخواب .

به خواب شیرینی خواهی رفت . 

در شن های داغ و سوزان ساحل

به خواب عمیقی  چون مرگ رفته ام. 

مادر ای مریم بزرگ زمان      خرم از تو بهار ایمان است 

قلب سرشار ازعطوفت تو   روشن از آفتاب قرآن است